تاریخچه ی مهندسی پزشکی
دریک دیدگاه وسیع تلاش های هزاران سال پیش، مهندسی پزشکی را برای ما در این قرن هموار ساخته است.در سال ۲۰۰۰ میلادی باستان شناسان در آلمان یک مومیایی سه هزار ساله را درThebes کشف کردند که یک عضومصنوعی چوبی همانند یک انگشت چوبی در پایش بکار گرفته شده بود که ممکن است قدیمی ترین عضو مصنوعی شناخته شده باشد.همچنین یونانیان از یک نی توخالی برای شنیدن و دیدن آنچه که در بدن انسان رخ می داد استفاده می کردند.
اگر بخواهیم به طور کلی نگاهی به تاریخچه مهندسی پزشکی در جهان بیاندازیم به ساخت اولین میکروسکوپ جهان که توسط آنتون لیون هوک در سال ۱۶۷۳ میلادی می رسیم که با ثبت این ابداع خود در انجمن پادشاهی انگلستان به عنوان اولین مهندس پزشک و نیز پدر علم باکتریولوژی شهرت یافت.
در سال ۱۸۱۶ میلادی فیزیکدان فرانسوی Rene laennec با قرار دادن گوشش در نزدیکی قفسه ی سینه ی بیمار و با استفاده از یک روزنامه ی لوله شده به صداهای درون آن گوش داد. بوجود آمدن این ایده برای اختراع او ، امروزه به ساختن گوشی طبی رهنمون شده است.
هیچ موضوعی در تکنولوژی پزشکی پیشرفت نمی کند مگر آنکه تندرستی انسان را تامین کند. دستگاه های امروزه ی مهندسی پزشکی از تغییر دستگاههای موفق اولیه بوجود آمدند.
ابزارهایی مانند دندان های چوبی ، عصاهای زیر بغل ، و هر وسیله ی که در کیف سیاه پزشکان پنهان شده بود به ابزار های شگفت مدرن که شامل دستگاههای تنظیم کننده ی ضربان قلب ، ماشین های دیالیز و ابزارهای تشخیصی و تکنولوژی تصویربرداری در انواع مختلف (آنژیوگرافی ,ماموگرافی , رادیولوژی,CT Scan…) واعضای مصنوعی شامل ایمپلنت ها و…
انجمن ملی مهندسان تعداد مهندسین فعالی که در حوزه های مختلف از تکنولوژی سلامت مشغول به کار می باشند نزدیک ۳۲۰۰۰ نفر تخمین زده است.اعضای این انجمن می کوشند تا بنیان های مهندسی پزشکی را بر پایه پیشرفت هایی که ۲۰۰ سال پیش در الکتروفیزیولوژی بدست آمده قرار دهند.پایه گذاری الکتروفیزیولوژی با Dubois Reymond آغاز شد همزمان با او Hermann von با دیدگاهی نو بر این نظر عقیده داشت که بکار بستن قوانین مهندسی در فیزیولوژی بدن بسیاری از مشکلات موجود را برطرف می کند.او عضلات را بصورت مقاومت و عصب ها را رسانای جریان معرفی کرد.
در سال ۱۸۹۵ Wilhelm Roentgen (ویلهام رونتگن) لامپ اشعه ی کاتد را بصورت تصادفی کشف کرد که شامل یک ورقه روکش دار از آلیاژهای مس نیکل و تنگستن به همراه باریم بود . Roentgen (رونتگن) به طور قطع فهمید که این لامپ باید انواع اشعه های نافذ را ساطع کند. او این اشعه را به دلیل آن که تا آن زمان ناشناخته بود اشعه ایکس (X) نامید.او متوجه شد زمانی که لامپ و ورقه در اتاق های جداگانه نیزهستند تابش اشعه وجود دارد.درمدت زمان کوتاهی او حدس زد که اگر اشعه ایکس(X) را ازبین دست عبور دهد و آن را روی یک صفحه ثبت کند استخوان های دست را بوضوح خواهد دید.در حقیقت اولین رادیوگرافی از بدن انسان دست چپ Mrs Roentgen بود. دردهه بعد اشعه ی ایکس (X) به یک ابزار تشخیصی وسیع تبدیل شد.این تحقیق برروی بافت هایی که اشعه ایکس از آنها می گذشت مسیر تازه ای را در رشته مهندسی پزشکی برای اختراع و پیشرفت آخرین محصولات مدرن تکنولوژی تصویر برداری پزشکی و حذف آسیب هایی که در عمل جراحی رخ می داد ، بازکرد.
رشته مهندسی پزشکی یک ترکیب بی مانند از علوم مهندسی و علوم پزشکی است و علومی همچون بیو فیزیک و فیزیک پزشکی را درابتدای این قرن بوجود آورد. درآغاز این سه رشته(مهندسی پزشکی,بیوفیزیک,فیزیک پزشکی) به صورت بالقوه غیر قابل تشخیص بودند و هیچ برنامه ی سلسله واری وجود نداشت .
بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم تعدادی از لابراتورها؛ تحقیقاتی را برروی رشته ی بیو فیزیک و فیزیک پزشکی عهده دارشدند. اما تنها یک آزمایشگاه یک ایده ی منسجم را ارایه داد و در سال ۱۹۲۱ Oswalt در فرانکفورت آلمان موسسه ای را پایه گذاری کرد که موضوعات فیزیک را در پزشکی بررسی می نمود.اعضای این انجمن می کوشیدند تا تاثیر تشعشع را برروی عناصر زیستی بیابند. موسسه ی Oswalt و دانشگاه فرانکفورت به سرعت رشته ی بیوفیزیک را تا مقطع دکتری(PHD) راه اندازی کردند که اساتید دانشگاه و محققین و دستیاران و تکنسین ها متشکل از ۲۰ نفربودند. دروس رشته ی بیوفیزیک در ابتدا شامل اثراشعه ی X برروی بافت و خاصیت الکتریکی بافت بود.
پیرو جنگ جهانی دوم مجری کمیته حوزه های مختلف پزشکی و مهندسی و زیست را با یکدیگر ترکیب کردند و رشته ی فیزیک پزشکی در سال ۱۹۴۳ در آلمان پایه گذاری شد.
۵ سال بعد اولین کنفرانس نقش مهندسی درپزشکی وزیست درآمریکا برگزارشد که تحت حمایت انجمن مهندسی برق و الکترونیک درآمریکا بود.دراین نشست کوچک تقریبا ۲۰ صفحه به حاضرین جلسه که تعدادشان کمتراز۱۰۰ نفر بود تقدیم شد موضوع مورد بررسی پیرامون یونیزاسیون توسط اشعه ومفهوم آن بود.
در سال ۱۹۸۵ کنفرانس بر پایه ی استفاده از کامپیوتر در پزشکی و زیست بود. درسال ۱۹۶۱ جمعیتی نزدیک به ۳۰۰۰ نفر شرکت کردند.
در سال ۱۹۸۳ نخستین بیمار تحت عمل جراحی قلب مصنوعی قرار گرفت و ۱۹۲ روز زنده ماند.در سال ۱۹۸۸ تلمبه ی تنظیم کننده ی قلب ساخته شد .درسال ۱۹۹۳ اولین پای الکتریکی ساخته شد. پایی که با استفاده از سیستم بادی و کنترلهای ریزپردازنده، سرعت قدم زدن فرد را دریافته و محفظه های بادی خود را به نحوی تنظیم می کند که به طور طبیعی به جلو و عقب حرکت کرده و مانع از لنگیدن فرد میشود. و اکنون دانشمندان مهندسی پزشکی به یاری متخصصان رشته های مرتبط تلاش میکنند تا چشم مصنوعی، کلیه مصنوعی یا رگ مصنوعی را اختراع کنند.
تاریخچه مهندسی پزشکی درایران
این تاریخچه در ایران به شیخ الرئیس ابوعلی سینا باز می گردد و در کتاب نابغه شرق نوشته نورالله لاوردی به این موضوع پرداخته شده و شرح ابداع استاد در قرن چهارم هجری قمری و معالجه یکی از سرهنگ های سپاه خوارزم در آن آمده است. ابن سینا ظرفی مشک با سیم ها و اتصالاتی ساخت که به بیمار وصل می شد و با قرار دادن ماهیانی در آن که از خود الکتریسیته تولید می کردند، جریان الکتریکی از طریق آب و سپس سیم ها به بیمار منتقل می شد. به این ترتیب به بیمار شوک الکتریکی داده و فرد که بر اثر ضربه سلسله اعصابش فلج گشته بود به همراه داشتن رژیم غذایی مناسب پس از مدتی بهبود یافت.
اولین پژوهشها در زمینه ی مهندسی پزشکی توسط پروفسورنحوی در دانشگاه صنعتی شریف انجام شد. وی اولین آزمایشگاه را دراین دانشگاه در سال ۵۶ تأسیس کرد.
درایران ، برنامه ریزی آموزشی در رشته مهندسی پزشکی از اوایل انقلاب (سال ۱۳۵۹) در ستاد انقلاب فرهنگی و در گروه برنامه ریزی پزشکی ، با هدف تربیت متخصص تعمیر و نگهداری لوازم پزشکی آغاز شد. درآن زمان ، مفهوم و جایگاه رشته مهندسی پزشکی ، ابعاد و وجوه مختلف آن در سطح مملکت و حتی در مراکز آموزش عالی و گروههای برنامه ریزی آموزش عالی مشخص و روشن نبود. اما حجم عظیم دستگاهها و وسایل پزشکی که در انبارهای مراکز کلینیکی و درمانی جمع آوری شده بود ، ضرورت تربیت نیروی متخصص در زمینه ی تعمیر و نگهداری تجهیزات پزشکی را به منظور حل مشکل دستگاههای پزشکی و وسایل از کارافتاده پزشکی ایجاب می کرد. بر مبنای این نیاز و با هدف تربیت تکنسین تعمیرکار و بهرهبرداری از وسایل پزشکی ، برنامه ریزی مقطع فوق دیپلم و حداکثر کارشناسی رشته ی تجهیزات پزشکی مطرح شد. ابتدا مدت قابل ملاحظهای وقت ، صرف آمارگیری و جمع آوری اطلاعات درباره کمیت و کیفیت وسایل پزشکی مورد نیاز ، خصوصاً تجهیزات پزشکی که نیاز به تعمیر و نگهداری دارند شد. در مرحله بعد ، دستگاهها و تجهیزات پزشکی به لحاظ نوع و همچنین ارتباط آنها با زمینههای علمی و مهندسی دسته بندی شدند که بالاخره این فعالیتها منجر به پیشنهاد و ارائه برنامه آموزشی دوره کاردانی الکترونیک پزشکی(بیوالکتریک) و همچنین دوره الکترومکانیک پزشکی شد. تعریف و هدف دوره کاردانی الکترونیک عبارت بود از: تربیت نیروی انسانی متخصص فنی مورد نیاز بیمارستانها و آزمایشگاه های پزشکی که بتواند دستگاههای پزشکی ، الکترونیکی ، بالینی (کلینیکی) و آزمایشگاهی را راه اندازی ،تعمیر و نگهداری ، و تنظیم کند. برای دوره کاردانی الکترومکانیک نیز تعریفی همانند دوره کاردانی الکترونیک پزشکی آمده بود. این دورهها هر کدام مشتمل بر ۸۲ واحد مورد نیاز برای تمام دوره و به طورمتوسط برای مدت دو سال برنامه ریزی شده بود. این برنامهها به صورت ناقص و پراکنده در مراکز پیراپزشکی مورد توجه و اجرا قرار گرفته ، اما به صورتی قطعی و جدی با آنها برخورد نشده بود.
برخی از مراکز آموزش عالی و حتی بخش جهاد خود کفایی وزارت بهداشت ، اقدام به دایر کردن دورههای کوتاه مدت و دادن آموزشهای مقطعی جهت ایجاد کارایی در شناخت ، تعمیر و نگهداری وسایل پزشکی (تربیت نیروی متخصص در تعمیر و نگهداری تجهیزات پزشکی) کردند که البته این دورهها به عنوان مقاطع رسمی آموزش عالی تلقی نمی شد ، بلکه گذراندن آنها به اخذ مجوز داخلی از مرکز مربوطه میانجامید.
در سال ۱۳۶۳ رئیس بخش مهندسی پزشکی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران که فردی مطلع و علاقهمند به این تخصص (تعمیر و نگهداری تجهیزات پزشکی و بیمارستانی) بود ، پیشنهاد برنامه آموزشی مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی را به گروه فنی و مهندسی ستاد انقلاب فرهنگی ارائه کرد و در تاریخ ۱۳/۵/۱۳۶۳ توافق اصولی برای تأسیس این مقطع ، یعنی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی را دریافت کرد. تا این زمان هیچ گروهی مدعی دایر کردن مقطع کارشناسی برای رشته مهندسی پزشکی نبود ، بلکه بحثهایی در این مورد وجود داشت که آیا متولیان آموزش در زمینه اجرای تخصصی مهندسی پزشکی باید مراکز آموزش عالی مهندسی داشته باشند یا مراکز آموزش عالی . در واقع ، در مورد تعریف و تعیین جایگاه مهندسی پزشکی ، مهندسی بالینی (کلینیکی) و مهندسی بیمارستانی ، اختلاف عقیده ناشی از عدم درک صحیح این تخصصها وجود داشت و لذا ارائه برنامه پیشنهادی و بخشهای مرتبط با دائر کردن دورههای آموزشی تخصصی مهندسی پزشکی عموماً به اتفاق نظر روشن و مشخصی منجر نمیشد.
در سال ۱۳۶۵ (در روزهای ۲/۱۲/۱۳۶۵ و ۷/۱۲/۱۳۶۵) ، در جلساتی با شرکت برخی از دست اندرکاران مهندسی و همچنین پزشکی ، طرح پیشنهادی دانشگاه صنعتی شریف در مورد دوره آموزشی کارشناسی ارشد رشته مهندسی پزشکی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این بحثها اختلاف نظر ناشی از دیدگاههای مختلف در مورد جایگاه مهندسی پزشکی کاملاً مطرح بود. افرادی که به فضای علم پزشکی مرتبط بودند ، در واقع سعی بر این داشتند که محتوای برنامه را بیشتر رنگ و طعم پزشکی بدهند و مهندسی کلینیکی را ترویج و تأیید میکردند ؛ از سوی دیگر افراد وابسته به فضای فنی و مهندسی سعی داشتند که برنامه را با محدودیت مطالب و دروس مهندسی به تصویب برسانند و جنبه کلینیکی برنامه را کم رنگ تر کنند.
بالاخره ، یکی از نتایج این بحثها منجر به عقد قرار دادی بین دانشگاه صنعتی شریف (دانشکده مهندسی برق) و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (دانشکده پزشکی) شد که طبق آن برای اولین بار توافق شد که دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی با مسئولیت هر دو دانشگاه (اگرچه دو مرکز آموزشی عالی وابسته به دو وزارتخانه مختلف و جدا از هم می باشند) تربیت و فارغ التحصیل شوند. این قرارداد بعدها ، چه در اجرای برنامه آموزشی دوره و چه در زمان فارغ التحصیلی دانشجویان ، مشکلات و نارساییهایی را به وجود آورد که به نوبه خود تأیید کننده آن بود که قرارداد فوق و برنامه تنظیم شده آموزشی دوره کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی تحت پوشش این قرارداد ، از اشکالات و ابهاماتی برخوردار بوده است ؛ لذا این قرارداد فسخ شد و بنا بر تصویب شورایعالی برنامه ریزی که در آن نمایندگان وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی اعم از معاونان این وزارتخانه و سرپرست گروه برنامه ریزی پزشکی حضور داشتند ، مقرر شد که رشته مهندسی پزشکی به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و رشتههای مهندسی وابسته به این وزارت مربوط است و وزارت بهداشت میتواند برنامههای خاص خود را در مورد این رشته تنظیم و به تصویب برساند.
در سال ۱۳۶۶ اولین دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی طبق برنامه فوق و بر مبنای قرارداد بین دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ، در دو زمینه رشته مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک (وابسته به دانشکده مهندسی برق با ۵ نفر دانشجو) و رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک (وابسته به دانشکده مهندسی مکانیک با ۵ نفر دانشجو) از طریق کنکور سراسری کارشناسی ارشد پذیرفته شدند.
لازم به یاد آوری است درآن سالها متأسفانه در زمینه بیومواد درکلیه مقاطع آموزشی به لحاظ کمبود کادرمتخصص وعدم پیگیری و توجه کافی مراکز وافراد ذینفع برنامه ای تهیه و اجرا نشده و حتی در قلمرو پژوهش ، علیرغم نیاز شدید مملکت به آن ، تحرک و اقدام قابل ملاحظهای به چشم نمیخورد.
هشتم و نهم آذر ماه ۱۳۶۶ ، اولین کنفرانس بررسی مسائل مهندسی پزشکی در ایران و جهان در دانشگاه صنعتی امیر کبیر برگزار شد. این کنفرانس نقطه عطف بارزی در تشخیص و تعیین دقیق معنی و مفهوم رشته مهندسی پزشکی درایران ، تسریع حرکت صحیح آموزشی و پژوهشی در راستای شناخت واقعی رشته مهندسی پزشکی و نیاز مملکت به آن و برانگیختن و امید بخشیدن به نیروهای علاقهمند و قابل ، جهت توسعه رشته مهندسی پزشکی بود.
در این کنفرانس ، صاحبنظران چه در داخل وچه درخارج مملکت نقطه نظرهای خود را به صورت مقالاتی در ابعاد مختلف مسائل مهندسی پزشکی ارائه کردند که به صورت دو کتابچه جلد اول و دوم انتشار یافت. برخی ازعناوینی که دراین کنفرانس عرضه شد عبارت بود از:
- جایگاه مهندسی پزشکی و آموزش آن در جهان و ایران؛
- آموزش فیزیک پزشکی ، مقدمه ای بر آموزش مهندسی پزشکی است ؛
- چگونه به مسئله مهندسی پزشکی در ایران بیاندیشیم؛
- نقش آموزش و پژوهش مهندسی پزشکی در پیشرفت صنایع ساخت تجهیزات پزشکی درجهان؛
- نقش آموزش پزشکی در ایجاد و پیشرفت تجهیزات مهندسی پزشکی ؛
از جمله نتایج اولین کنفرانس مهندسی پزشکی ، برقراری مقطع آموزشی کاردانی تجهیزات پزشکی طبق برنامه پیشنهادی و وابسته به وزارت بهداشت و درمان از نظراجرایی بود و درمورد مقطع کارشناسی مهندسی پزشکی، نظربراین بود که فعلاً ضرورتی ندارد، بلکه احتمالاً دراین مقطع برقراری یک دوره آموزشی مهندسی کلینیکی مناسبتر است. برای مقاطع کارشناسی ارشد ضمن تأیید و تأکید بر ضرورت دایر کردن آن ، دو برنامه پیشنهادی یکی تحت عنوان کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی و دیگری به نام کارشناسی ارشد مهندسی کلینیکی که اولی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و دومی وابسته به وزارت بهداشت و درمان است ، معرفی شد و درجمع بندی این همایش ، مقطع دکترای(PHD) مهندسی پزشکی خصوصاً به منظور تأمین کادر متخصص و تقویت بنیه تحقیقاتی در زمینه مهندسی پزشکی و شروع هر چه زودتر این مقطع ، لازم و تأکید شد.
با توجه به نتایج این کنفرانس ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر درسال ۱۳۶۷ اولین دانشجوی دکترای مهندسی پزشکی بیوالکتریک (دکتر مهیار زردشتی کرمانی) را که از نظر اجرایی به دانشکده مهندسی برق این دانشگاه وابسته بود ، از طریق کنکور سراسری دکترای مهندسی پزشکی و طبق برنامه آموزشی پیشنهادی پذیرفت. این دانشجو که دوره کارشناسی ارشد پژوهشی خود را با تخصص الکترونیک طی کرده ، اما به لحاظ علاقهاش پروژه خود را درباره موضوع الکتروکاردیوگرام کامپیوتری با موفقیت چشمگیری گذرانده بود ، در واقع توانست نقش مناسب مهندسی پزشکی خود را ایفا کند و حتی پروژهاش در جشنواره خوارزمی برنده دوم تحقیق در رشته مهندسی پزشکی شد. بدین ترتیب ، دوره دکترای مهندسی پزشکی با دانشجویی که شرایط پیش نیاز را درحداقل لازم جهت ورود به مقطع دکترا فراهم داشت ، آغاز شد. سالهای بعد نیز کنکور سراسری دوره دکترای مهندسی پزشکی برگزار و دانشجو درمقطع دکترای مهندسی پزشکی پذیرفته شد و علاوه بر دانشگاه صنعتی امیرکبیر ، دانشگاه تربیت مدرس نیز پنج دانشجوی دکترای مهندسی پزشکی (دکتر فلاح ، دکتر فیروزآبادی ، دکتر مرادی ، دکتر عرفانیان ، دکتر سید صالحی) را در سال ۱۳۶۹ پذیرش کرد. این دانشجویان بعدها نقش چشم گیری در گسترش و توسعهی مهندسی پزشکی از جمله در دانشگاه صنعتی امیرکبیر ،دانشگاه تربیت مدرس ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و سپس دانشگاههای شاهد ، دانشگاه سهند تبریز ، دانشگاه آزاد مشهد و دانشگاه آزاد دزفول داشتند.
در سال ١٣۶٨ اولین اندام مصنوعی به نام دست سیبرنتیکی تهران با دو درجه آزادی ، توسط دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر و به سرپرستی جمعی از اساتید خبره از جمله دکتر هاشمی گلپایگانی ، پدرمهندسی پزشکی ایران ، در آزمایشگاه مهندسی پزشکی آن دانشگاه با حمایت سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران ساخته شد.
در مورد برنامههای آموزشی مقطع کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی ، با توجه به طرحهای متعدد ارائه شده و پس از بررسیهای کارشناسی در کمیته برق گروه فنی و مهندسی شورایعالی برنامهریزی بالاخره در جلسه مورخ ۱۰/۴/۱۳۶۸ ، شورایعالی برنامه ریزی برنامه دو گرایش مهندسی پزشکی یعنی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک و کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک را تصویب و با امضای وزیر فرهنگ وآموزش عالی رسماً به دانشگاهها ابلاغ کرد.
این برنامه نواقص برنامههای قبلی را ندارد و انطباق صحیحتر و کاملتری بر معنی و مفهوم درست مهندسی پزشکی و جایگاه آن دارد. با اتکا به این برنامه مصوب و رسمی ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر اقدام به پذیرش دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک کرد که در سال ۱۳۶۹ از طریق کنکور سراسری کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی تعدادی دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک وابسته به دانشکده مهندسی برق این دانشگاه پذیرفته و مشغول به تحصیل شدند.
در سال ۱۳۷۲ در گروه برنامه ریزی پزشکی ، وابسته به وزارت بهداشت و درمان با شرکت و همکاری تعدادی از برنامهریزان رشته مهندسی پزشکی ، برنامه تربیت تکنولوژیست وسائل پزشکی (در مقطع کارشناسی کاربردی) مورد بررسی و تصویب قرار گرفت که در واقع همان هدفی را که در نتایج کنفرانس مهندسی پزشکی سال ۱۳۶۶ و در قسمت مربوط به تربیت کاردان با تخصص تعمیرو نگهداری تجهیزات پزشکی و بهره برداری از وسائل پزشکی ذکر شده است دنبال کند که متأسفانه به نتایج مناسبی دست نیافت.
در سال ۱۳۶۹ بالاخره شورایعالی برنامهریزی در تاریخ ۱۷/۴/۱۳۶۹ مشخصات کلی ، برنامهها و سر فصل دروس دوره دکترای مهندسی برق را که ضمن آن مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک ، یکی از رشتههای تخصصی برق ، در کنار رشته های الکترونیک ، قدرت ، کنترل و غیره بود ، تصویب و به دانشگاهها ابلاغ کرد.
دوره کارشناسی مهندسی پزشکی اولین بار در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال ۱۳۷۲ به پذیرش دانشجوی دوره شبانه و روزانه پرداختند و در سال ۱۳۷۴ اولین دانشجویان کارشناسی از طریق کنکور سراسری مهندسی پزشکی در دانشکده مهندسی پزشکی دانشگاه صنعتی امیرکبیر پذیرفته شدند و به دنبال آن دانشگاه سهند تبریز ، دانشگاه اصفهان ، دانشگاه شاهد ، دانشگاه پیام نور ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و همچنین دانشگاه آزاد واحد دزفول ، دانشگاه آزاد واحد مشهد ، دانشگاه آزاد واحد قزوین ، دانشگاه آزاد واحد تبریز ، دانشگاه آزاد واحد خمینیشهر و …) دورههای کارشناسی مهندسی پزشکی را دایر و در سال ۱۳۸۹ درخواست تأسیس این دوره را برای دیگر دانشگاهها بررسی کردند. اکنون شاهد گسترش ، تصویب و راه اندازی این دوره با سرعت هرچه تمام در سطح کشور هستیم. دانشگاههای مختلف آموزش عالی کشور ، بخش دولتی و غیر دولتی در سه گرایش و سه مقطع(کارشناسی مهندسی پزشکی,کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی,دکتری مهندسی پزشکی ) به فعالیت آموزشی و پژوهشی معمول در این زمینه پرداختهاند. در حال حاضر با توجه به کاربردی بودن رشته مهندسی پزشکی در عرصه بهداشت و درمان ، گرایش چهارم این رشته در وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در مقطع کارشناسی ارشد و در دانشگاه آزاد اسلامی با نام مهندسی پزشکی گرایش بالینی مصوب شده و برنامه درسی آن براساس آخرین یافتههای علمی-آموزشی در حال شکلگیری است. همچنین ، گرایش انفورماتیک پزشکی به عنوان رشته ای نو در دانشگاههای تربیت مدرس ، علوم پزشکی مشهد ، علوم پزشکی شهید بهشتی ، علوم پزشکی تهران و علوم پزشکی ایران در حال تدریس است. علاوه بر این ، رشته ی مهندسی ورزش و مهندسی توانبخشی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه آزاد اسلامی تأسیس شده و در حال پذیرش دانشجو هستند. مهندسی بافت نیز در چندین دانشگاه کشور مصوب شده است.
گرایش های رشته مهندسی پزشکی
هم اکنون در ایران در مقاطع مختلف آموزش عالی گرایشهای رشته مهندسی پزشکی به شرح زیر می باشد:
- مهندسی پزشکی گرایش بالینی
- مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک
- مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک
- مهندسی پزشکی گرایش بیومواد(بیومتریال)
- مهندسی پزشکی گرایش مهندسی بافت
- مهندسی پزشکی گرایش پردازش تصاویر پزشکی
- مهندسی پزشکی گرایش مهندسی توانبخشی
- مهندسی پزشکی گرایش مهندسی ورزش
- مهندسی پزشکی گرایش مدل سازی سیستمهای فیزیولوژیکی
- مهندسی پزشکی گرایش ابزار دقیق در مهندسی پزشکی
- مهندسی پزشکی گرایش مدیریت فناوری اطلاعات پزشکی
رشته مهندسی پزشکی گرایش بالینی (Clinical engineering)
از رشته های تخصصی شاخه مهندسی پزشکی است که مسئولیت پیاده سازی تکنولوژی پزشکی و بهینه سازی خدمات بهداشتی و درمانی دارد.نقش مهندسی پزشکی بالینی شامل آموزش و نظارت تکنسین تجهیزات پزشکی(biomedical equipment technicians BMETs)، همکاری با قانون گذاران و بازرسین بیمارستان های دولتی و دادن مشاورهی فنی برای دیگر کارکنان بیمارستان مانند پزشکان، مدیران، آی تی و…. می باشد.مهندس پزشکی گرایش بالینی همچنین براساس تجربههای بالینی خود به تولیدکنندگان وسایل پزشکی در زمینه بهبود طراحیهای آینده شان مشاوره میدهد درحالی که به عنوان ناظر بر پیشرفت قسمتهای فنی بیمارستانها، الگوهای خرید آنهارا با توجه به بخش تولید راهنمایی میکند.
توجه اصلی آنها بر اجرای عملی تکنولوژی باعث شده که مهندسین این رشته بیشتر به سمت دوباره طراحی و پیکربندی دوباره گرایش پیداکنند .در حال حاضر در این برهه زمانی، بیشتر تلاشها برای گسترش تاثیر مهندسی پزشکی بالینی در مسیر زیست پزشکی نوین است.مهندس پزشکی بالینی در نقشهای مختلف خود، ازآنجایی که به هردو نقطه نظر (تولید و مصرف کننده)”در خط مقدم” نزدیک است و هم در ساخت و فرایند محصولات آموزش دیده است، به شکل یک “پل یا رابط” بین تولید کنندههای محصولات پزشکی و مصرف کنندگان نهایی است.بخشهای مهندسی پزشکی بالینی بیمارستانهای بزرگ گاهی اوقات نه تنها مهندسان زیست پزشکی را استخدام میکنند، بلکه از مهندسین صنعتی / سیستم برای تحقیق در عملیاتها، عوامل انسانی، تجزیه و تحلیل هزینه، ایمنی، و غیره کمک میگیرند.
رشته مهندسی پزشکی گرایش بیوالکتریک (Bioelectric)
گرایش بیوالکتریک از رشته مهندسی پزشکی دامنه بسیار وسیعی را شامل می شود اما در تعریفی کوتاه ، بیوالکتریک را می توان علم استفاده از اصول الکتریکی ، مغناطیسی و الکترومغناطیسی در حوزه پزشکی دانست ؛ همچنین الگوبرداری از سیستم های بیولوژیکی در طراحی های نوین مهندسی نیز در حیطه این علم قرار دارد . در واقع یک مهندس بیوالکتریک علاوه بر این که به تمام گرایشهای مهندسی برق (به ویژه گرایش الکترونیک در مقطع کارشناسی و گرایشهای کنترل و مخابرات در مقاطع بالاتر) با دیدگاهی از حوزه علم خود نظر دارد ، از برخی از شاخه های مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات نیز در حیطه علم مهندسی پزشکی یاری می جوید . هدف از ایجاد این گرایش در مقطع کارشناسی ، تربیت مهندسان الکترونیکی است که با گذراندن واحدهای درسی و آزمایشگاهی نظیر فیزیولوژی ، آناتومی و فیزیک پزشکی ، به نوعی بلوغ ذهنی و توانایی علمی در حوزه پزشکی دست یابند . دانشجویان پس از فراگیری علوم پایه مهندسی مثل ریاضی و فیزیک و تا حد مختصری علوم پایه پزشکی با مدارهای الکتریکی و تکنیکهای بکار رفته در تجهیزات پزشکی مانند سیستمهای تصویر برداری ، سیستمهای پرتوپزشکی ، سیستمهای بکار رفته در اتاق عمل و بخش های CCU و ICU و تجهیزات الکتریکی بکار رفته در بدن آشنا می شوند . البته این آشنایی ها محدود می باشد و جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه ، تحصیل در مقاطع بالاتر مورد نیاز است .
اهم حوزه هایی که یک مهندس بیوالکتریک در آن فعالیت می کند عبارتند از :
الف – پردازش سیگنال های حیاتی
ب – پردازش تصاویر پزشکی و سیستم های تصویربرداری
پ – پردازش صوت وگفتار و طراحی سیستم های گفتار درمانی جهت کمک به معلولین گفتاری
ت – مدلسازی سیستم های بیولوژیک
ث – طراحی بخش های الکترونیکی و کنترل اعضاء و اندام مصنوعی و ساخت وسایل توانبخشی
ج – ثبت سیگنال های حیاتی و طراحی سیستم های مانیتورینگ بیمارستانی
چ – طراحی و ساخت سیستم های درمانی و آزمایشگاهی پزشکی
رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک (Biomechanics)
رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک به استفاده از مکانیک کلاسیک در زمینههای علوم زیستی و سیستم های بیولوژیکی مانند انسان، جانوران، گیاه، اندام، یاخته(سلول) است.شاید یکی از بهترین تعاریف از بیومکانیک را هربرت هتزه در سال ۱۹۷۴ میلادی بیان کرده است:”بیومکانیک مطالعه ساختار و عملکرد سیستم های بیولوژیکی با استفاده از روش های مکانیک است”واژه بیومکانیک در ابتدای دهه ۱۹۷۰ توسعه یافت، که توصیف کننده استفاده از مهندسی مکانیک در سامانههای زیستشناسی و مهندسی پزشکی است میپردازد. استفاده از قوانین دینامیک جامدات برای تحلیلهای حرکتی؛ دینامیک سیالات برای ارزیابی جریانهای درون محیطهای زیستی؛ ترمودینامیک و انتقال حرارت برای تحلیل رفتارهای سلولی و انتقال مواد و جرم بین موجود زنده و محیط و رباتیک برای خلق وسایل تشخیصی و درمانی جدید نیازمند درک مسایل محیطهای زنده از زاویهٔ مهندسی است. پیشرفت در این شاخه به ساخت قلب مصنوعی، دریچههای قلب، ساخت مفاصل مصنوعی، ساخت ارتزها و پروتزها، ابزارهای کمکی تشخیصی و جراحی، درک بهتر از عملیات و کارکرد قلب، ریه، شریانها، مویرگها، استخوانها، غضروفها، تاندونها، دیسکهای بین مهرهای و پیوندهای سیستم اسکلتی-عضلانی بدن شدهاست.
رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومواد (Biomaterial)
رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومتریال از حدود ۵۰ سال پيش به عنوان يك زمينه ی علمی مطرح شد و همانند ديگر گرايشهای مهندسی پزشكی برپايه ی تركيب چند رشته بنا شد. در اين رشته بطور معمول برروی تهيه ی مواد گوناگون مصنوعی و طبيعی، طراحی روشهای ساخت و قالبگيری نهايی ماده و در نهايت اصلاح مواد برای كاربرد اختصاصی در پزشكی تحقيق صورت ميگيرد. توسعه ی انواع مدلهای وسايل پزشكی نيازمند انتخاب، ساخت و آزمايش مواد است كه لازمه ی آن درك و فهم درست از شيمي و فيزيك مواد و شناخت محيط بيولوژيك بدن است. به عبارت ديگر بايد توجه داشت كه آيندهی علم بيومتريال در گرو توانائي ما در فهم كشفيات جديد در شيمي، فيزيك، بيولوژی و پزشكی است.
بطور كلی موارد استفادهی بيومتريالها در جايگزينی و تعويض اعضاء و اندامهايی از بدن است كه بر اثر بيماری يا آسيب، كاربری خود را از دست دادهاند تا از اين طريق جراحت يا بيماری اعضاء مذكور التيام پذيرد، كاربري و عمل آنها اصلاح شود و ناهنجاری يا وضعيت غير طبيعی آنها تصحيح گردد.
همچنان كه اشاره شد نقش رشته ی بيومتريال به طور قابل توجهی تحت تأثير پيشرفتهای بدست آمده در بسياری از زمينههای پزشكی و مهندسی بوده است. در واقع وظيفهی اصلي يك مهندس بيومتريال بدست آوردن اطلاعات لازم برای حل مسائل عملی و متداول در زمينه ی مواد مرتبط با بدن انسان است.
بطور مثال از آنجاكه بسياری از اعضاء و بافتهای جايگزين شونده، آسيب ديده و يا بيمار هستند، لذا يك محقق بايد تغييرات سلولی را بشناسد كه منجر به نارسايی عملكرد سلول و رفتار غير معمول آن می گردد.در بسیاری ازموارد اثر بيومتريال و يا وسيله ی پزشكی روی بافت، تنها بعد از در تماس قرار دادن ماده و سلول مشخص می شود و لذا محققان بيومتريال بايد قادر باشند اثرات بيومتريال را روی سلول، بافت و اعضاء ارزيابی كنند. انجام بررسیهای ايمنی، نيازمند درك چگونگی واكنش سلول و بافت با ماده كاشتنی است.
رشته ی بيومتريال با توجه به سابقه ی طولانی مدت درجايگزينی بافتها توسط مواد طبيعی و يا مواد ساخته ی دست بشر بطور چشمگيری در قرن بيستم پيشرفت كرده است. بطوركلی مواد مورد استفاده در بدن را به چهار گروه عمده دستهبندی میكنند كه عبارتند از فلزات، سراميكها، پليمرها و كامپوزيتها.
در بيومتريال زمينههای مختلف و رو به رشدی وجود دارد كه از آن جمله می توان به مهندسی بافت، سيستمهای رهايش كنترل شده دارو، اصلاح سطوح مواد، نانوتكنولوژی، بيوسنسورها و . . . اشاره كرد كه هر يك در جايگاه خود خدمات منحصر بفردی در جهت بهبود زندگی انسان ارائه می دهند. لازم به ذكر است كه مهندسی بافت، سيستمهای انتقال دارو و بيوسنسورها از جمله مواردی هستند كه منحصر به رشته ی بيومتريال هستند. به عنوان مثال در زمينه ی رهايش كنترل شده ی دارو اميدها ی زيادی برای درمان يا تسكين بيماریهای خطرناك و صعب العلاجي مانند سرطان، فشار خون و ديابت فراهم گرديده است، يا در زمينه مهندسی بافت ترميم اعصاب قطع شده وجايگزينی غضروف از جمله موارد مورد تحقيق است.
با توجه به مطالب آموزش داده شده در طول دوران تحصيل دانشگاهی، بطور خلاصه توانايیهای يك مهندس پزشکی بيومتريال را میتوان بدين صورت برشمرد:
۱ – آشنايی كامل با علم توليد و كاربرد مواد شامل پليمرها، فلزات، سراميكها و كامپوزيتها
۲ – شناخت كافي در زمينه ی برقراری ارتباط مواد با محيط بيولوژيك بدن نظير آناتومی و فيزيولوژی بافتهای مختلف بدن
۳ – روشهای اصلاح سطح، پوششدهي مواد و بهينه نمودن خصوصيات سطحی
۴ – آشنايی كامل با مبحث مهندسی بافت كه يكی از جديدترين دستاوردهای بشر براي دستيابی به جايگزينهای مصنوعی است. عمر رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومتریال(بیومواد) در دنيا كمتر از ۲۰ سال است كه خوشبختانه در ايران نيز تحقيقات گسترده و دامنهداری در مورد آن انجام شده است. از آنجمله میتوان به ساخت داربستهای مهندسی بافت استخوان، غضروف، پوست و . . . توسط دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير اشاره نمود.
۵ – آشنايی با روشهای نوين دارورساني وانتقال كنترل شده داروها به بدن. به عنوان مثال نحوهی انتقال طولانی مدت داروهای ضد بارداری (نورپلنت)
۶ – شناخت روشهاي تخريب پليمرها، خوردگي فلزات و اضمحلال سراميكها
۷ – آشنايي با مبحث بيوسنسورها
۸ – آشنایی مقدماتی با اصول و عملكرد تجهيزات پزشكی و سيستمهای آن
بدين ترتيب، با توجه به منابع بسيار فراوان مواد اوليه فلزی، سراميكی و پليمری در كشور و توانمندی مهندسان ايرانی، شرايط مناسبی برای رسيدن به خودكفايی و يا محدود كردن واردات بسياری از تجهيزات پزشكی مورد نياز كشور فراهم شده است. لذا بايد گفت كه توجه بيشتر به رشته مهندسی پزشکی گرایش بیومواد میتواند سبب تقويت زمينههای ارتباطی پزشكان و مهندسان در جهت رفع مشكلات پزشكی در قالب همكاريهای مشترك گردد.
از آنجاكه رشته ی بيومتريال يك رشتهی تازه تأسيس در بسياری از دانشگاههای جهان است، بنابراين با توجه ويژه به آن ميتوان حداقل در اين رشته فاصله علمی كشور را با ديگركشورهای پيشرو تا حدود زيادی كاهش داد، بويژه در زمينهی نانوتكنولوژی كه ازاولويتهای مهم بسياری ازكشورها و از جمله كشور عزيزمان است. تربيت نيروهای متخصص متناسب با نياز كشور و طبيعت چند جانبهی اين علم باعث میشود تا متخصصان بيومتريال با جمع كردن جنبههای مختلف علوم، بهترين راه حلهای عملی را برای مشكلات پزشكی پيدا كنند.